زبان و فرهنگ
سهیلا صادقی؛ علی پدرام میرزایی
چکیده
پژوهش حاضر بررسی زبانشناختی نفثة المصدور اثر زیدری نسوی است که با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی و بر اساس الگوی تحلیلی یارمحمدی (1391) و نظریات ون لیوون (1996) به انجام رسیده است. تحلیل گفتمان، رابطۀ بین متن و ایدئولوژی مولف را آشکار میکند و میکوشد با تمرکز خاص بر چرایی و چگونگی استفاده از زبان، به تحلیل کلیت متن و ساختار عمیق و پیچیدۀ ...
بیشتر
پژوهش حاضر بررسی زبانشناختی نفثة المصدور اثر زیدری نسوی است که با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی و بر اساس الگوی تحلیلی یارمحمدی (1391) و نظریات ون لیوون (1996) به انجام رسیده است. تحلیل گفتمان، رابطۀ بین متن و ایدئولوژی مولف را آشکار میکند و میکوشد با تمرکز خاص بر چرایی و چگونگی استفاده از زبان، به تحلیل کلیت متن و ساختار عمیق و پیچیدۀ آن بپردازد. با توجه به اینکه هدف تحلیل گفتمان انتقادی، رمزگشایی از لایههای زیرین مفهومی اثر است، یافتههای این پژوهش نشان میدهد که زیدری به موازات مولفۀ اظهار با قرینۀ لفظی و فحوایی که وجه غالب و دلیل ادبیتِ اثر است، از مولفۀ حذف استفاده بسیار کرده است؛ این سکوت یا جای خالی در بافت گفتمانی مورد نظر به مدلولی دلالت میکند که پیوسته به تعویق میافتد؛ مدلولی که در نگاه نخست، حکایت از درونگرا بودن نویسنده دارد. اما آنچه به پسزمینه رانده میشود این است که زیدری با وجود اینکه در بخشهایی از کتابش اعتراض و انتقاد شدیدی نسبت به کارگزاران دربار خوارزمشاه و فضای غیر دوستانۀ آن دربار دارد، با چینش ناخودآگاه یا خودآگاه اجزای اثرش و با تکیه برگفتهمداریِ مطابق با اندیشهاش، سعی در ساخت پیکرهای از حوادث روزگار خویش داشته است که شکل کلی آن سرنوشتی محتوم و جبری مطلق است. ساختار کلی اثر به مخاطب القا میکند که در شکلگیری فرجام تلخ این تاریخ، پادشاه مطلوب زیدری «سلطان جلال الدین خوارزمشاه» و مردم مظلوم سرزمینش در برابر جبر سرنوشت چارهای جز انفعال نداشتهاند.